پيشگفتـار براي فاجعـهاي كه در پيش است. فريبرز رئيسدانـا
تقديم به فردادِ نوباوه, فرزند آفتاب فردا
تاكنون هر چه براي كودكان محروم و بيسرپناه مينوشتم آميزهاي از احساس شخصي و دانش و تجربه بود، اما براي نخستينبار در اين نوشته درد و خطر را زير پوستم حس ميكنم, و دانش من در برابر احساس بشري سر تسليم فرود ميآورد.
بر جنگلِ بيبهار ميشكفند
بر درختانِ بيريشه ميوه ميآرند،
بچههايِ اعماق
بچههايِ اعماق
با حنجرهيِ خونين ميخوانند و از پا درآمدنا
درفشي بلند به كف دارند
كاوههايِ اعماق
كاوههايِ اعماق
ا. بامداد
شكلگيري لاية اجتماعي آسيبديده، محروم، غمزده و بيپناهي به نام كودكان كار، كودكان خيابان، كودكان در خيابان، كودكان بيسرپرست، كودكان آزارديده و همانند آن، بيترديد، محصول رشد نظام سرمايهداري است. اين نظام در فرايند رشد خود رسوبهاي اجتماعي، محروميتهاي اقتصادي، ناموزوني و بيعدالتي ميزايد. اينكه تا چه اندازه اين عوامل و پيامدهاي آن در پديدههايي چون آسيبهاي اجتماعي، تبعيض، فقر, بيكاري، ستمهاي قومي و جنسيتي و محروميت و آزار كودكان در جوامع گوناگون بروز ميكند بستگي به عواملي چند دارد ...
براي مشـاهدهي ادامهي متـن، فايل ‹پيدياف› پيوست را دريافت نماييــد.